حس رضایت این روز هایم از خودم دلچسب است
و توی این مدت به این نتیجه رسیدم که همه ی رفتارامو قبول کنم و برای تغییرشون نجنگم
وقتی قبولشون داشته باشم به راحتی میشه کنترلشون کرد و اروم اروم تغییر می کنن
این لذتو بعد از یه مدت طوفانی دوست دارم
شروع جنگ من...
برچسب : رضایت, نویسنده : anewlife957 بازدید : 24 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 17:39
برچسب : سرطان, نویسنده : anewlife957 بازدید : 19 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 17:39
بعد از هر خنده یه جوری اشکمو در میاره که خودم می مونم توش
همیشه ام همینطور بوده دهش سرویس انگار خوشش میاد
ولی نمی دونه اونقدر می خندم تا خسته شههههههههههه...
شروع جنگ من...متوجه من شد ...
فهمیدم چقدر دلتنگ بودم مثل کسی که یه چیزو گم کرده باشه
و یهوپیداش کنه ...
شروع جنگ من...شاید خیلیا اینجوری باشن ولی خب بین رفیقام منو زینب فقط کسایی
هستیم اگه یه فیلم ببینیم باهم به پست ترین شخصیت فیلم علاقه مند میشیم
حتی ادمای عوضی اطرافمم برام جالبا حتی اگه ازشون منتنفر باشم نفرتشونم باحاله
ولی ادمای زیادی مهربونو از خود گذشته اصلا جالب نیستن برام چون زمین خوردنشون
ترحم انگیزه و از روی حقارته
ولی من سعی کردم اون ادم خوبه توی جلد ادم بده باشم...
شروع جنگ من...
یه پایه واسه گشتن و خرید کردن می خوام :(((
از اونایی بری تو یه مغازه هزارتا لباسو پرو کنی و انتخاب بد هیچی نخری بیا بیرون(زیادی مردم آزارم )
از اونایی که بعد از ساعتا از خستگی پلاس شی روی صندلیای ساندویچی
یه ساندویچ دو نون خودمونو مهمون کنیم بعد که رسیدی خونه یه دل سیر بخوابی
دلم الان از این اتفاقا می خواد...
شروع جنگ من...به حرف ها و کارایی کع خودت می کنی بنداز بعد ایراد بگیر
ما ادما مهربونی ببینیم جو میگیرتمون که حالا انگار چه خبره
شروع جنگ من...ولی میدونی این وسط یه چیزی درست نبود اخه وقتی بهشون رسیدم
که تاریخ مصرف خیلیاشون گذشته بود :)))
.
.
خدا کنه هیچ وقت تاریخ مصرف خواسته هاتون نگذره حس مزخرفیه
انگار که هیچ وقت نرسیدی بهشون اون ته تها دلت راضی نمیشه هیچ وقت حداعقل برای
من اینطور بوده...
شروع جنگ من...